امروز حس میکنم دوباره متولد شدم
من دِگرآن من همیشه نیستم
پیله ی سختی که بر ظاهرم پیچیده بود را شکستم
اکنون دیگر پروانه ای شده ام سبک بال که لطیفانه طیف ها را میشکند و پرواز میکند
امروز دِگر آزادم
امروز برایم چیزهای مهمتری وجود دارند
دیگر با صدای بوق اتومبیلی که راننده اش عجله دارد نمیرنجم و عصبانی نمیشوم
دیگر با حرکت یک کودک که از کمبود محبت در رنج بوده را به دل نمیگیرم
دیگر نگران تکلیف فردایم نیستم
و نه نگران واکس کفشهایم که اگر گرد خاک بر آن نشست، گویی دلم را گرد گرفته
من دِگر آن منِ همیشه نیستم
کولاکی از مهر را در دلم حس میکنم
گویی بعد از دیشب احساسم جوانه زده و نگرانی هایم به خواب رفته اند
خدایا چه زیباست چشمانم را شسته ام و جور دیگر میبینم
حال میفهمم سهراب چه میگفت
حال میدانم وضو با تپش پنجره ها
حال میخوانم نمازم را از پس تکبیره الحرام علف
پیله شکستم. و قلبم لطیفانه پر میزند
خوش میخوانم آواز. با صدای دل
قافیه ها را شکسته ام
هر بیت من ردیف میآید
مهمان خانه دارم در دل
من خدا را داشتم
تازه در خود یافتمش
روز مادر بر همه مادران دیروز و امروز و فردا مبارک باشه
داستانی کوتاه از یک نگاه...(بسیار زیبا)ه
-*************داستان اموزنده الاغ و امید*************-
شاید زندگی رو اینجوری بشه بهتر کرد......
داستان....مزد لکلک......و...داستان.خانم.زیبا...و.نامه اش.به یک..پسر.جوان
خدا خدا میکنم که من ببینی خدا جونم
30688 بازدید
11 بازدید امروز
9 بازدید دیروز
45 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™