استخدامی های جالب لطفا بخونید به دردتون میخوره

داستان استخدام

رئیس شرکت تمامی صد نفر قبول شده از مصاحبه استخدامی از بین متقاضیان را دعوت میکند که برای خوردن یک سوپ گرم به شرکت بروند اقای رئیس دستور میدهد برای هر نفر یک کاسه سوپ و یک نمک پاش بگذارند

و منتظر میماند تا اعضا به خوردن سوپ مشغول شوند

از بین صد نفر تنها بیست نفر توانستن در ان شرکت استخدام شوند,,علت ان به همان سوپ بر میگردد,,,

جناب رئیس با این روش افراد را از نظر قضاوت کردن و رسیدگی به امور مشتریان می سنجد

او دید که بیشتر افراد بدون مزه کردن سوپ به ان نمک اضافه کردند و فقط تعداد بیست نفر ابتدا مزه کردند و بعد به ان نمک زدند

چرا بعضی از انسان ها قبل از اینکه از چیزی به طور دقیق اطلاع داشته باشند از پیش قضاوت میکنند و با این کار موجب ناراحتی و ناعدالتی میشوند ,بدانید که خداوند عالم چگونه مارا افریده و برای اینکه مارا مزه کند در دنیا مسائل مختلف را پیش رویمان قرار میدهد و می ازماید ,,وزمانی که میزان قسط بر پا شود حتی از ذره ای عمل شر یا خیر نمیگذرند و همه برابر چشمانمان جزا داده میشوند, ,

مواظب خودتون باشید و بدونید که یه نفر هستش که شمارو دوستون داره اگه.به فکر خودت نیستی به فکر اون باش خدانگهدارتون

داستان 2

اقای جک رفته بود استخدام بشه کروات تازه اش رو

به گردنش بسته بود و لباس پولو خوریشو هم پوشیده بود و اماده بود که به سوالات رئیس شرکت جواب بده, جناب رئیس یه برگه سفید جلوش گذاشت و تنها یک سوال در اون نوشته شده بود:

شما در یک شب بسیار سرد و طوفانی در جاده ای خلوت رانندگی میکنید ,ناگهان متوجه میشوید که سه نفر برای رسیدن اتوبوس این پا و آن پا میکنند ودر ان بادو باران و طوفا به امید معجزه ای هستند معجزه ای هستند ,

یکی از انها پیر زنی بیمار است که اگر هر چه زودتر به او کمکی نشود او در ایستگاه غزل خداحافظی را خواهد خواند ,,نفر دوم صمیمی ترین و بهترین و قدیمی ترین دوست شماست و حتی یک بار جان شمارو نجات داده,,نفر سوم دختر خانم بسیار زیبایی است که زن رویایی شماست و شما همیشه ارزو داشتید که او را در کنار خود داشته باشید,,

اگر اتومبیل شما فقط یک جای خالی داشته باشد شما کدام یک را سوار میکنید ؟؟!!پیرزن بیمار,دوست قدیمی, یا ان دختر زیبا را؟!

جوابی که اقای جک به مدیر شرکت داد باعث شد که از میان دویست نفر متقاضی, ,برنده شود و به استخدام شرکت در اید.

راستی فکر میکنید جک چه جوابی داد؟

شما چه جوابی میدادید؟؟!!

.اما پاسخ اقای جک:سوئیچ ماشینم را به دوستم میدادم تا ان پیر زن را به بیمارستان برساند و خودم با ان خانم زیبا منتظر اتوبوس می ایستادم.تا سوار اتوبوس شویم

&جواب من:چون منتظر یک معجزه هستیم خانم زیبا را در کنار دستم سوار میکردم و دوست قدیمیم و پیر زن رو هم در صندلی دیگر مینشاندم ....بعله مگه دیوانه ای سرما خورده بشیم بیفتیم خونه بعد دختره جواب رد بده از ته بسوزیم والا به خدا...

&&& دوباره میگم خدا نگه دارتون باشه &&&

چهارشنبه 13 اسفند 1393 - 10:52:33 AM